معرفی وبلاگ
با سلام. رفاقت وآشنایی من با شهدا خودش قصه ی طولانی و درازی داره واقعا هم در شهدا همه چی پیدا میشه.........فقط کافیه با هاشون رفیق بشیم امتحانش ضرری ندارخ بخدا...........تا عمر دارید باصفا میشید وبی قرار..........رفیق میخواید شهداء.........خدا واهل بیت میخواید بشناسید شهدا.......خیلی از ماها میگیم کی مثل اهل بیت میشه؟؟؟........ولی بخدا میشه مثل شهدا بود...........چون شهدا هم مثل خود مابودن........تو جمع ما زندگی میکردن.......با خود ماها نفس میزدن........اصلا میدونید چیه؟...........شهدا به ما یاد میدن میشه غیر معصوم بود ولی تو بغل معصوم جون داد.......شهدا زنده اند وما مرده........... نمیخواستم نصیحت کنم فقط میخواستی یه خورده فکر کنیم......بس نیست؟؟؟؟؟........التماس دعای شهادت.یاعلی
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1130121
تعداد نوشته ها : 4110
تعداد نظرات : 39
Rss
طراح قالب

درددل

يادمه اولين باري بود كه رفته بودم به مناطق جنگي جنوب ،قبلش خيلي آرزو مي كرد برم كربلا اما وقتي رفتم وكربلاي ايران را ديدم به آرزوم رسيدم ديگربرايم كربلا مجسّم شده بود بقول اون شهيد كه شب عمليات مي گفت:«بچه­ها، مي­خواستيم حرم آقا را زيارت كنيم حالا اگه شهيد بشيم خودش را زيارت مي كنيم». نكنه فكر كني منم آنجا آقا را زيارت كردم، چرا كه،« ما را لياقت نبود، به محضردوست رسيم». اما وقتي زمين طلائيه، شلمچه، فكه وجاهاي ديگررا ديدم مدينه وكربلا ومكه درخاطرم نمايان شد از خدا خواستم توفيق بده هر سال خادم شهداء باشم. هرچند كه هميشه ازشهداء شرمنده ام. آره مناطق هر كدام حال وهواي خاصي دارد، هركسي، هر جا حال پيدا نمي كند؛ بايد دنبال معراج دلش بگردد. بعضي­ها توشلمچه جماراني مي­شوند؛ چون شلمچه، صفابخش جماران است، بعضي­ها طلائيه دلهاشون طلائي مي­شود، گروهي اروند به همت مضاعف مي­رسند كه چطورازاروند هواهاي نفساني عبوركنند، بعضي­ها قلبشان توپاسگاه زيد مي­ماند، عده­اي توهويزه خودشان را پيدا مي كنند، تعدادي توفكه با يوسف فاطمه(س) آشتي مي كنند وشايد بعضي ها هم مناجات چمران را دردهلاويه بشنوند اما بعضي­ها بايد بروند شرهاني، چون آنجا دعوتنامه ويژه مي خواهد منطقه عمليات محرم، با رمز«يازينب (س) »؛ همان زينبي كه فرمود:«مارأيت الا جميلا». هنوزتپه­هايي كه پيكرشهداء آنجا آرميده اند نغمه غريبي ترنم مي كند، ولي همه­اش زيباست، سراسرخيرست؛ بقول عاشقي:«توشرهاني شرّ، هاني؟ (شّركجاست؟) »؛ به خاطرهمين علمدار روايتگري شهيد ضابط(ره) به هر كه مي رفت شرهاني مي فرمود سلام منو به شهداي درآغوش تپه برسانيد. به هر حال بايد بدانيم آيا ما را با اين خاك انسي است يا از اغيار ومصداق،«به طواف كعبه رفتم به حرم رهم ندادند          كه تو در برون چه كردي كه درون خانه آيي »هستيم.

تذكر              

حضرت آقا امسال يادمان فتح المبيني ها نوراني كردند. اينكه رهبر جامعه با اون همه كار ومشغله به كربلاي جنوب مي­آيد، مي­تواند خيلي پيامها داشته باشد. بقول خودش، اين خاك صدها سال مي تواند سرمايه فرهنگي ما باشد البته بشرط اينكه توفيق استفاده را از خدا بخواهيم. حاج آقا محمودي از راويان باحال ونوراني امسال مي گفت:شهيد باقري (خدا با اوليائش محشورش كند) فرموده بود:«جنگ تموم ميشود وما پيروزمي­شويم، اين مناطق محل رفت آمد وزيارتگاه خيلي ها ميشه.» حضرت آقا دريادمان فتح المبين فرمودند:«اين آمدنها، اين اظهار ارادتها، اين يادبود گرفتنها، كمك ميكند به اينكه اين يادها در ذهنها زنده بماند. من از اين حركت راهيان نور – كه چند سال است بحمداللَّه روزبه‌روز هم در كشور توسعه پيدا كرده – بسيار خرسندم و اين حركت را حركت بسيار بابركتى ميدانم.» اين كه رهبر معظم اين مناطق را بابركت مي نامد به خاطر آن مباني فكري حركت عظيم شهداء است والا خاك كه ارزش ذاتي ندارد. بركت اين مناطق به توبه جوني است كه مي گفت حاج آقا پارسال توشلمچه به خدا قول دادم شراب نخورم امسال آمدم به شهداءبگم  به قولم عمل كردم ، يا آن خواهر دانشجويي  كه اصلا ولايت را قبول داشت ،ولايي شد، البته بعضي ها هم مثل اون عزيزي كه روي يادمان چمران ازم استخاره گرفت وقتي گفتم عاقبت نداره حرف دلش را و گلايه ها شو از حزب اللهي جماعت شروع كرد وگفت:«من هنوز از اين مناطق هيچ احساسي ندارم» گفتم:«همين كه گرد وغبار اين مناطق بهت خورده كافيه». بيچاره نمي دانست نظر كرده شهداست. پس يادمان نرود ياد وخاطره شهداء، كه كمتر از شهادت نيست.


دسته ها :
X