درددل
يادمه اولين باري بود كه رفته بودم به مناطق جنگي جنوب ،قبلش خيلي آرزو مي كرد برم كربلا اما وقتي رفتم وكربلاي ايران را ديدم به آرزوم رسيدم ديگربرايم كربلا مجسّم شده بود بقول اون شهيد كه شب عمليات مي گفت:«بچهها، ميخواستيم حرم آقا را زيارت كنيم حالا اگه شهيد بشيم خودش را زيارت مي كنيم». نكنه فكر كني منم آنجا آقا را زيارت كردم، چرا كه،« ما را لياقت نبود، به محضردوست رسيم». اما وقتي زمين طلائيه، شلمچه، فكه وجاهاي ديگررا ديدم مدينه وكربلا ومكه درخاطرم نمايان شد از خدا خواستم توفيق بده هر سال خادم شهداء باشم. هرچند كه هميشه ازشهداء شرمنده ام. آره مناطق هر كدام حال وهواي خاصي دارد، هركسي، هر جا حال پيدا نمي كند؛ بايد دنبال معراج دلش بگردد. بعضيها توشلمچه جماراني ميشوند؛ چون شلمچه، صفابخش جماران است، بعضيها طلائيه دلهاشون طلائي ميشود، گروهي اروند به همت مضاعف ميرسند كه چطورازاروند هواهاي نفساني عبوركنند، بعضيها قلبشان توپاسگاه زيد ميماند، عدهاي توهويزه خودشان را پيدا مي كنند، تعدادي توفكه با يوسف فاطمه(س) آشتي مي كنند وشايد بعضي ها هم مناجات چمران را دردهلاويه بشنوند اما بعضيها بايد بروند شرهاني، چون آنجا دعوتنامه ويژه مي خواهد منطقه عمليات محرم، با رمز«يازينب (س) »؛ همان زينبي كه فرمود:«مارأيت الا جميلا». هنوزتپههايي كه پيكرشهداء آنجا آرميده اند نغمه غريبي ترنم مي كند، ولي همهاش زيباست، سراسرخيرست؛ بقول عاشقي:«توشرهاني شرّ، هاني؟ (شّركجاست؟) »؛ به خاطرهمين علمدار روايتگري شهيد ضابط(ره) به هر كه مي رفت شرهاني مي فرمود سلام منو به شهداي درآغوش تپه برسانيد. به هر حال بايد بدانيم آيا ما را با اين خاك انسي است يا از اغيار ومصداق،«به طواف كعبه رفتم به حرم رهم ندادند كه تو در برون چه كردي كه درون خانه آيي »هستيم.
تذكر
حضرت آقا امسال يادمان فتح المبيني ها نوراني كردند. اينكه رهبر جامعه با اون همه كار ومشغله به كربلاي جنوب ميآيد، ميتواند خيلي پيامها داشته باشد. بقول خودش، اين خاك صدها سال مي تواند سرمايه فرهنگي ما باشد البته بشرط اينكه توفيق استفاده را از خدا بخواهيم. حاج آقا محمودي از راويان باحال ونوراني امسال مي گفت:شهيد باقري (خدا با اوليائش محشورش كند) فرموده بود:«جنگ تموم ميشود وما پيروزميشويم، اين مناطق محل رفت آمد وزيارتگاه خيلي ها ميشه.» حضرت آقا دريادمان فتح المبين فرمودند:«اين آمدنها، اين اظهار ارادتها، اين يادبود گرفتنها، كمك ميكند به اينكه اين يادها در ذهنها زنده بماند. من از اين حركت راهيان نور – كه چند سال است بحمداللَّه روزبهروز هم در كشور توسعه پيدا كرده – بسيار خرسندم و اين حركت را حركت بسيار بابركتى ميدانم.» اين كه رهبر معظم اين مناطق را بابركت مي نامد به خاطر آن مباني فكري حركت عظيم شهداء است والا خاك كه ارزش ذاتي ندارد. بركت اين مناطق به توبه جوني است كه مي گفت حاج آقا پارسال توشلمچه به خدا قول دادم شراب نخورم امسال آمدم به شهداءبگم به قولم عمل كردم ، يا آن خواهر دانشجويي كه اصلا ولايت را قبول داشت ،ولايي شد، البته بعضي ها هم مثل اون عزيزي كه روي يادمان چمران ازم استخاره گرفت وقتي گفتم عاقبت نداره حرف دلش را و گلايه ها شو از حزب اللهي جماعت شروع كرد وگفت:«من هنوز از اين مناطق هيچ احساسي ندارم» گفتم:«همين كه گرد وغبار اين مناطق بهت خورده كافيه». بيچاره نمي دانست نظر كرده شهداست. پس يادمان نرود ياد وخاطره شهداء، كه كمتر از شهادت نيست.